زور سلطان زيرهاى ناب ايرانى به اسنايدر نرسيد
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۹۶۲۳۳
به گزارش ورزش سه؛ مبارزه ى نابرابر كامران قاسمپور يكى از فنى ترين كشتى گيران امروز جهان با آن زيرهاى انفجارى اصيل و ناب ايرانى در نيمه نهايى رقابتهاى وزن ٩٧ كيلوگرم تورنمنت بين المللى زاگرب كرواسى در مقابل كايل اسنايدر آمريكايى بى اغراق تداعى كننده ى فينال غم انگيز ١٣٠ كيلوگرم قهرمانى ١٩٩٨ تهران بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جايى كه در ذهن علاقمندان بيشمار كشتى و ورزش اول ايران غم جنگ نابرابر و غيرمنصفانه ى رودريگرز كوبايى و رسول خادم با سى كيلو و حتى بيشتر تفاوت وزن بر سر مدال طلاى جهان به يادگار مانده است.
در كشتى كامران و اسنايدر هم همان خاطره ى تلخ لحظات مبارزه ى رسول و رودريگرز مرور شد تا فعلا و در شرايط كنونى بردن اسنايدر توسط قاسمپور بدون هيچ بهانه اى امرى محال به نظر برسد.
كامران قاسمپور كه بعد از مدتها دورى از تشك بخلطر آسيب ديدگى از صبح امروز بيست و يكم دى ماه به ميدان برگشت ابتدا آوويايمان هابيلاى چينى را ٦ بر ٢ و بعد ابراهيم جيفتجى را ٦ بر ١ شكست داد تا در نيمه نهايى حريف كايل اسنايدر آمريكايى شود.
دو كشتى اول كامران مقابل حريف هاى چينى و ترك ٩٧ كيلوى رقابتهاى بين المللى كرواسى نشان داد مى توان به كسب سهميه المليك توسط او در رقابتهاى فروردين ماه ١٤٠٣ به ميزبانى قرقيزستان اميدوار بود.
هرچند اميرعلى آذرپيرا هم با گرفتن كشتى هاى جذاب در طرف ديگر جدول و شكست حريفان به فينال رسيد اما بايد ببينبم او كه برعكس كامران قاسمپور، كشتى گيرى ٩٧ كيلويى شناخته مى شود در مقابل كايل اسنايدر آمريكايى چند مرده حلاج است.
قاسمپور مبارزه را منطقى و حساب شده مقابل اسنايدر شروع كرد و در سه دقيقه اول يكبار پايش از تشك بيرون رفت و يك اخطار ٣٠ ثانيه هم دريافت كرد تا وقت اول را دو بر صفر به نزد محسن كاوه برود.
در سه دقيقه ى وقت دوم، كامران حتى بدون توجه به اينكه تازه از بند آسيب ديدگى اعصاب خرد كن كشيدگى و پارگى كشاله ران، رهايى يافته بصورت برنامه ريزى شده هجومى كشتى گرفت تا شايد با زيرهاى بى نقص ايرانى و از نفس افتادن غول آمريكايى نتيجه را به سود خود عوض كند.
كامران در وقت دوم مبارزه با اسنايدر در زاگرب با بك زير سر رو به پاى حريف عنوان دار هم رسيد اما مگر شد كه دارنده ٩ مدال المپيك و جهان را از زمين كند يا دوخم و درختكن كرد.
در زير كامران اسنايدر نه از تشك خارج شد و نه خود را باخت بلكه با توجه به نابرابرى وزن در حمله و زيرگيرى كامران او را خاك كرد تا ٤ بر صفر پيش بيفتند و پيروز شود.
عملكرد قابل قبول فنى كامران قاسمپور و اميرعلى آذرپيرا با هدايت محسن كاوه در وزن ٩٧ كيلوگرم رقابتهاى بين المللى كرواسى سرنخ كلاف سردرگم اين وزن را به دست كادر فنى داد تا حداقل به كسب سهميه ٢٠٢٤ پاريس در قرقيزستان به شدت اميدوار شويم.
فقط مى ماند اميد به كسب مدال ٩٧ كيلو در المپيك كه با حضور تاج الدينف، سعداالله اف، ماگمدوف و كايل اسنايدر كلاف سردرگم اين وزن بى شك تا ٢٠٢٤ پاريس باز خواهد شد.
زور كامران قاسمپور به عنوان سلطان زيرگيرى ناب، جذاب و اصيل ايرانى به كايل اسنايدر نرسيد اما عملكرد او و اميرعلى آذرپيرا بارقه هاى اميد را در دل عاشقان كشتى آزاد براى دل بستن به درخشش وزن ٩٧ كيلوى ايران در آوردگاه پاريس روشن كرد.
✍???? پوريا تابان
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: کشتی آزاد تیم ملی کشتی آزاد کامران قاسمپور کامران قاسمپور کایل اسنایدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۹۶۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کینه قدیمی
عابران و اهالی کنجکاو به زنی خیره شده بودند که از پنجره طبقه شش درخواست کمک میکرد: «اینجا یه نفر گلوله خورده با پلیس و اورژانس تماس بگیرید بیان برای کمک.»یکی از عابران شماره اورژانس و عابران دیگر، پلیس را گرفتند و آنچه دیده بودند را شرح دادند. این بار سکوت ساختمان با صدای آژیر آمبولانس و ماشینهای پلیس که از دور به سمت آنجا میآمدند، شکسته شد. امدادگران سریع خود را به واحد شماره ۲۸ در طبقه ششم رساندند. واحد ۲۸در انتهای راهرو قرار داشت. مقابل در، کانتری برای منشی شرکت بود و چهار اتاق در دوطرف آن قرار داشت. زن جوان امدادگران را به سمت اتاق راهنمایی کرد که کنار آن تابلوی مدیرعامل خودنمایی میکرد. مردی روی صندلی نشسته و غرق در خون روی میز افتاده بود. یکی از امدادگران او را بلند کرد؛ گلوله وسط سینهاش جا خوش کرده بود. بدنش سرد بود و خون زیادی از بدنش رفته بود. دیگر نمیشد برای او کاری کرد. عقربههای ساعت، ۱۱شب را نشان میداد که کارآگاه ناصری با نشان دادن کارتش به سربازی که جلوی در ایستاده بود، وارد ساختمان شد. دکتر زودتر از او رسیده بود و تیم تشخیص هویت در حال بررسی صحنه قتل بودند تا سرنخی برای کشف راز قتل پیدا کنند. کارآگاه دفترچهاش را بیرون آورد و تحقیقات خود را آغاز کرد.۱- دکتر چه گفت؟
قتل حدود سه ساعت قبل رخ داده است. گلوله از فاصله نهچنداندور به سینه مقتول اصابت کرده و باعث خونریزی شدید و مرگ مرد جوان شده است. این نتایج بررسی در صحنه است و باید در پزشکی قانونی کالبدشکافی کنم. راستی تا یادم نرفته، آثار درگیری روی بدن مقتول ندیدم.
۲- نتیجه بررسی صحنه جرم
آثار ورود به زور روی دردیده نمیشود وقاتل بهراحتی واردخانه شده است. یک پوکه کلت در راهرو مقابل در اتاق محل جنایت پیدا کردیم. مورد مشکوکدیگری ندیدیم.
۳- گزارش افسر کلانتری
حدود۱۰شب این قتل به کلانتری اعلام شد ومن به عنوان افسرگشت راهی شرکت شدم. منصور«قاتل» شریک مقتول است که به خاطر اختلافی که با او داشته قتل رااجرا کرده بود. بعد هم با پرواز ساعت ۸ و۳۰ دقیقه راهی قطر شده تا ازآنجا به کانادا برود. کارهای اقامتش راانجام داده بود.منصوراحساس میکردکامران توحساب کتاب،سرش کلاه گذاشتهوسرهمین اختلاف داشتند. امروزعصرواردشرکت شده وبعد ازقتل شریکش، دست و پای منشی شرکت را بسته بود و یکراست به فرودگاه امام رفته و با خیال راحت از کشور فرار کرده بود.
۴- روایت شاهد قتل
شش سال است که در این شرکت کارمیکنم. ساعت کاری شرکت۹صبح تا چهارعصراست. من اگرمدیرعامل در شرکت باشد یا کارها مانده باشد، در شرکت میمانم.امروزهم درشرکت بودم که حدود ساعت شش منصور به شرکت آمد.دسته گلی دردست داشت.خوشحال بود ومیگفت آمده با کامران خداحافظی کند و همه چیز را تمام کند.حدود یک ساعتی در دفتر بود و بعد صدای دعوایشان بلند شد. سعی کردم دخالت نکنم. یکدفعه صدای شلیک گلولهای شنیدم. ازترس خشکم زده بود. منصور عصبانی درحالی که اسلحهای در دست داشت و لباسش خونی بود بیرون آمد. اسلحه را به سمت من گرفت و خواست ساکت شوم. دست و پایم را بست وازشرکت بیرون رفت.خیلی تلاش کردم دست و پایم را باز کنم اما فایده نداشت. با دیدن شیشه روی میز خودم را به آن رساندم و آنقدر به میز ضربه زدم که افتاد و شیشهاش شکست. تکه شیشهای را برداشتم و هر طوری شده طناب را پاره کردم. بعد هم از اهالی کمک خواستمکه برای کمک آمدند.
۵- سرگرد دستور بررسی خروج منصور از کشور را صادر کرد. او خیلی خونسرد همراه خانوادهاش وارد سالن و سوار هواپیما شده و ایران را ترک کرده بود. تحقیقات کارآگاه تا صبح طول کشید و برای جمعبندی آنچه دیده و شنیده بود، دوباره به شرکت برگشت. نیم ساعتی آنجا قدم زد و همه چیز را بررسی کرد. در ذهنش صحنه قتل کامران را بازسازی کرد و با بازپرس جنایی تماس گرفت و دستور بازداشت منشی شرکت به اتهام قتل را صادر کرد.
۶- انگیزه قتل چه بود؟
مهین وقتی در اداره آگاهی رو به روی کارآگاه قرار گرفت فهمید راز قتل فاش شده و سناریواش برای فرار از مجازات لو رفته است: «سرگرد، کامران باید میمرد. او با زندگی من بازی کرد. شش سال قبل برای کار به اینجا آمدم و بعد از مدتی کامران به من ابراز علاقه کرد. پسر خوشتیپ و پولداری بود و من هم به او علاقه داشتم. دوسالی از رابطهمان میگذشت و هربار میگفتم به خواستگاریام بیا، بهانه میآورد تا اینکه یک روز روی واقعی خودش را نشان داد و گفت از رابطهاش با من فیلم گرفت و اگر برای ازدواج اصرار کنم، آبرویم را میبرد. تنها راهی که به ذهنم رسید صحبت با منصور بود. آنجا بود که فهمیدم آنها همدست بودند و منصور از من فیلم گرفته بود. آنها فکر میکردند با افشای این موضوع از شرکت میروم اما ماندم تا نقشه انتقامم را اجرا کنم. دیروز بهترین موقعیت بود تا هم کامران را بکشم و هم منصور را به عنوان قاتل معرفی کنم. نقشهام حساب شده بود اما یک جا اشتباه کرده بودم که همان باعث لو رفتن نقشهام شد.»
شما خوانندگانتپش میتوانید با اشاره به سه دلیل کارآگاه برای کشف راز این جنایت در مسابقه معمای پلیسی این هفته تپش شرکت کنید. پاسخهای خود را همراه نام و نام خانوادگی و شهر محل سکونت به شماره ۳۰۰۰۱۱۱۲۷ ارسال کنید.